مفهوم سعادت از منظر قرآن
غلامرضا موسوی
اسلام فلسفه و آیین زندگی است. مجموعه چیزی که به نام دین اسلام میشناسیم بر آن است تا از نظر شناختی و معرفتی انسان را با حقیقت زندگی و فلسفه و هدف آفرینش آشنا سازد و آیین زندگی درست را به او بیاموزد. بر این اساس، مجموعه آموزههای قرآنی و اسلامی حاوی دو بخش گزارههای معرفتی و آموزههای دستوری در شکل احکام و قوانین و حقوق و اخلاق و آداب است.
سبک زندگی که اسلام ارائه میدهد با دیگر سبکهای زندگی به سبب همین نگاه خاص به جهان و فلسفه زندگی متفاوت است. آموزههای قرآنی تنها به سعادت بشر در دنیا بسنده نکرده است، در حالی که بسیاری از سبکهای زندگی چون سبکهای غربی و آمریکایی از سوسیالیستی و کمونیستی گرفته تا لیبرالی و اومانیستی تنها به سعادت دنیوی بشر بسنده کرده است. همچنین اسلام مانند برخی از دینها تنها به سعادت اخروی انسان بسنده نکرده است؛ چنانکه سبک زندگی ارائه شده توسط مکاتب هندویی و بودایی و مانند آن، چنین خواسته و برنامهای دارد؛ بلکه سبک زندگی اسلامی که آموزههای وحیانی قرآن بدان توجه میدهد، سعادت دنیا و آخرت بشر است؛ چرا که زندگی دنیوی را مزرعه آخرت میداند و وضیعت کشت و کار آدمی در این دنیا به هر شکلی باشد، در آخرت درو میشود. پس اسلام هماناندازه که به آخرت توجه دارد به سعادت مردم در زندگی دنیوی توجه یافته و نظام ولایی اسلام و حکومت اسلامی در راستای تحقق این هدف معرفی شده است.
نویسنده در این مطلب نگاه قرآن را نسبت به مفهوم واقعی سعادت انسان تشریح کرده است.
***
سعادت دنیا و آخرت، مطلوب انسان
انسان موجودی است که درک درستی از معنا و مفهوم سعادت دارد و به سبب عقل و علم میکوشد تا این معنا را در زندگی خود تحقق بخشد. انسان بر خلاف بسیاری از موجودات هستی، درک شهودی و حضوری از خود و هستی دارد؛ چنانکه قدرت و توانایی آن را دارد تا از این علم خود بهره برد و زندگی بهتر و مناسب تری را برای خود بسازد.
علم و قدرت به انسان این امکان را میدهد تا هم بشناسد و هم بخواهد و به دست آورد. انسان موجودی دارای اراده و اختیار و حق انتخاب است. از این رو سبک زندگی انسانها در جوامع مختلف از گذشته تاکنون بسیار متنوع بوده است. هر کس یا هر جامعهای با توجه به میزان علم و سطح فهم و ادراک، سبک خاصی از زندگی را در پیش گرفته است؛ ولی همه آنها در جستوجوی امری قدسی به نام سعادت و خوشبختی هستند. هر چند که درک و فهم هر کس و هر جامعهای نسبت به مفهوم و مصداق سعادت و عناصر آن، متفاوت است؛ ولی انسان با توجه به ساختار وجودی خود، دو عنصر اصلی را به عنوان سعادت شناسایی کرده و به دنبال آن است و آن آسایش و آرامش میباشد.
البته دایره مصداقی آسایش و آرامش بر هر شخص و هر جامعهای با توجه به تفاوت سطح فهم و ادراک و دانش، متفاوت است و بر اساس تفاوت سطوح، دایره آن گشاد یا تنگ میشود. برخیها آسایش را تنها در تامین مواد غذایی و نیازهای نخستین خود میدانند و آرامش را تنها در مسکنی میبینند که در آن از تعرض دیگران (انسان یا حیوان یا غیر آنها) در امان باشند.اما برای برخی دیگر، آسایش زمانی تحقق مییابد که نیازهای ابتدایی و میانی و غایی او تامین باشد و ترس از دست دادن آن وجود نداشته باشد. برای چنین شخصی حتی دایره آرامش و امنیت نیز فراتر از آن چیزی میرود که دیگری آن را آرامش مطلق میدانسته است. به عنوان نمونه برخی آرامش را در آرامش و امنیت جسمی یا جانی میدانند؛ برخی آن را به همه حوزهها گسترش میدهند و حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نیز خصوصی و عمومی یا فردی و اجتماعی و بلکه ملی و فراملی را در دایره آرامش و امنیت قرار میدهند.
هر چه معرفت و شناخت و علم آدمی افزایش یابد و سطح فکری و فرهنگی و علمی وی بالاتر رود، به همان میزان انتظارات او افزایش مییابد و دایره مفهومی واژگان نیز گستردهتر و فراگیرتر میشود.
با نگاهی به آموزههای ادیان آسمانی که در طول تاریخ بشریت از آدم(ع) تا خاتم(ص) ادامه داشته، دایره مفهومی سعادت چنان گسترش یافته است که تنها به زندگی مادی و دنیوی انسان محدود نمیشود، بلکه انسان سعادت را نه تنها در دنیا بلکه در آخرت نیز میخواهد و برای او مطلوب است.
این گسترش دایره معنایی و مفهومی سعادت، به سبب افزایش سطح آگاهی و دانش بشر و تغییر در معنا و مفهوم زندگی پدید آمده است؛ زیرا دایره زندگی تنها به همین زندگی مادی دنیوی محدود نمیشود، بلکه چنان گسترش مییابد که مرگ تنها دروازهای برای انتقال به جهان دیگر و زندگی برتر معرفی و شناخته میشود نه پایان زندگی. پس کسی که چنین معنایی از زندگی را پذیرفته، سعادت را محدود به زندگی دنیوی و مادی نمیسازد بلکه آن را به زندگی اخروی نیز تعمیم میدهد و خواهان دستیابی به سعادت در دنیا و آخرت میشود.
اینگونه است که سعادت در دنیا و آخرت به عنوان مطلوب انسانی هدف گذاری میشود و انسانهای مومن به آخرت، خواهان دستیابی به آن میشوند و برای رسیدن به آن برنامهریزی و سیاستگذاری میکنند و تنها همت و تلاش خویش را مصروف سعادت دنیوی نمیکنند، بلکه سعادت اخروی را نیز در دستور کار و اهداف عالی خویش قرار میدهند. بر این اساس مومنان سبک جدیدی از زندگی را در پیش میگیرند که متناسب با مفهوم جدید زندگی و سعادت است.
خداوند در آیات 200 تا 202 سوره بقره، گزارشی از سبکهای زندگی ارائه میکند که بر اساس معنا و مفهوم زندگی و سعادت شکل گرفته است. در این آیات بیان شده که هر کسی خواستهها و آرمانهای متعالی و بلند خود را بر اساس معنایی که از زندگی و سعادت میفهمد، شکل میدهد. در حقیقت، سطح دانشی و ادراکی هر کسی نسبت به معنا و مفهوم زندگی و سعادت است که سبک زندگی او را تعیین میکند و آرمان و خواسته و اهداف وی را نشانه گذاری مینماید.
کسی که زندگی را همین زندگی مادی و دنیوی میداند و اعتقاد به آخرت ندارد، سبک زندگی اش را بر اساس خواسته مادی و دنیوی تنظیم میکند و بزرگترین آرزو و آرمان وی در زندگی آن است که سعادت دنیوی را به دست آورد.
در مقابل، کسانی هستند که زندگی واقعی را زندگی پس از مرگ میدانند و زندگی دنیوی را بیارزش و پوچ میشمارند. اینان سبک زندگی خود را به گونهای تعیین میکنند که سعادت را در آخرت به دست آورند. از این رو هیچ گرایشی به زندگی دنیوی نداشته و خوشبختی در دنیا را نمیخواهند. بسیاری از رهبانها از جمله مکاتب بودایی و هندویی چنین دیدگاهی به زندگی ارائه میدهند و تلاش برای سعادت در دنیا را نادرست میشمارند. لذا تلاش برای دستیابی به مفهوم و معنای سعادت در دنیا را جستوجوی امری غیر واقعی میدانند؛ چرا که سعادت تنها در آخرت تحقق مییابد و دنیا ظرفیت آن را ندارد که سعادت را در خود تحقق بخشد.
در مقابل این دو گروه، گروه سومی هستند که زندگی دنیوی و اخروی را مکمل یکدیگر دانسته و برای هر دو ارزش و جایگاه ویژهای قائل هستند. البته اینان هر چند که زندگی دنیوی را نسبت به زندگی اخروی کوتاه و ناپایدار و مقدمی میدانند و اصالت را به زندگی اخروی میبخشند،(نحل، آیات30 و 41) ولی این بدان معنا نیست که زندگی دنیوی هیچ اصالتی نداشته باشد و تحقق سعادت را در آن نادرست بر شمارند، بلکه بر این باورند که زندگی دنیوی نیز در جای خود از اصالت و ارزش برخوردار است و سعادت نیز در آن قابل دستیابی و تحقق است. از این رو سبک زندگی آنان بسیار متفاوت از دو گروه پیشین است؛ چون هم به زندگی دنیوی بها داده و سعادت در آن را جستوجو میکنند و هم به زندگی اخروی چشم دوختهاند و برای آن تلاش میکنند. اینان در بیان آرمانها و خواستههای خود، سعادت در دنیا و آخرت را خواستار هستند و سبک زندگی خود را بر اساس این آرمان سامان میدهند.
سبک زندگی اسلامی و قرآنی، ضامن سعادت دنیا و آخرت
تصویری که اسلام و آموزههای قرآنی از معنا و مفهوم زندگی و نیز سعادت ارائه میدهد، موجب میشود تا مومنان سبک خاصی از زندگی را در دنیا در پیش گیرند که از آن به سبک زندگی اسلامی یاد میشود. آنچه امت اسلام خواهان آن هستند، جامعه قرآنی است که این سبک خاص را ایجاد و محافظت میکند.
برای تحقق این جامعه و سبک زندگی اسلامی، نظام ولایی از سوی خداوند معرفی شده است تا مدیریت و رهبری جامعه قرآنی و اسلامی را به عهده گیرد و جامعهای با چنین فلسفه و سبک زندگی ایجاد کند.
در این راستا با توجه به تلاشهای دشمنان درونی و بیرونی، داخلی و خارجی، لازم است تا مومنان عمل کامل و تمام قدی را انجام دهند که از آن به جهاد یاد میشود. جهاد، تلاش برای ایجاد و حفاظت از جامعه قرآنی و سبک اسلامی زندگی و فلسفه آن است. شهروندان جامعه اسلامی همت بلند خود را مصروف این میکنند که در چارچوب فرهنگ و قوانین و احکام و آداب اسلامی، سبک زندگی اسلامی را ایجاد کرده و سعادت دنیوی را به عنوان مقدمه سعادت اخروی به دست آورند؛ زیرا سعادت دنیوی به معنای دستیابی به آسایش و آرامشی است که امکان رشد و تعالی را برای همگان به عنوان شهروندان امت اسلام فراهم میآورد و با بسترسازی مناسب، شرایط را برای عبودیت و بندگی که تنها راه وصول به سعادت دنیوی و اخروی است، ایجاد میکند.
مجاهدت و تلاشهای مسلمانان در چارچوب نظام اسلامی وسبک زندگی اسلامی، سعادت دنیوی و اخروی را برای ایشان تضمین میکند. بر اساس آموزههای قرآنی حتی اگر در این مجاهدت،شکست خورده و نتوانند سعادت دنیوی را برای خود و یا جامعه فراهم آورند، از سعادت اخروی بهرهمند خواهد شد و شرایط برای برخورداری از سعادت اخروی برای آنان بسیار آسان و حدود و قیود دسترسی به سعادت اخروی کمتر خواهد شد. (توبه، آیه 52)
نگاهی به عناوین برخی از مجاهدتهای سعادتآفرین
چنانکه گفته شد، دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی، نیازمند تحقق جامعه اسلامی و قرآنی و سبکی خاص از زندگی است که از آن به سبک اسلامی زندگی یاد میشود. در این سبک زندگی لازم است تا تحت رهبری دینی و نظام ولایی(نساء، آیه 59؛ آل عمران، آیات 32 و 132؛ مائده، آیه 92؛ انفال، آیات 1 و 20 و 46) مجاهدتها و تلاشهای مومنان در قالب مشخص و معینی شکل گیرد که همان سبک زندگی اسلامی را بیان میکند.
از جمله اموری که لازم است در حوزههای عقیدتی و عملی بدان توجه شود، ایمان به خدا و حکمت و فلسفه آفرینش هستی و انسان و آخرت و رستاخیز است.(اعراف، آیه 156) چرا که این ایمان بر خاسته از علم و معرفت نسبت به معنا و مفهوم هستی و زندگی است که حرکتها و فعالیتهای انسانی را نظام میبخشد و جهت مشخص و معینی را بدان میدهد.
داشتن تقوای الهی و بازدارندگی از هر گونه پلیدی وپلشتیهای عقلانی و وحیانی از دیگر عناصر و اموری است که باید بدان توجه خاص داشت؛ زیرا اگر تقوای الهی وجود نداشته باشد، انسان به جای حرکت در سبک زندگی اسلامی ارائه شده در دام وسوسههای نفسانی و شیطانی گرفتار میشود و از مسیر حقیقت و سعادت و زندگی واقعی دور میگردد. (اعراف، آیه 156؛ نحل، آیه 30)
پس از ایمان به حقیقت توحید و زندگی و مخالفت با کژرویها و بیراهه رفتنها، انجام اعمالی است که انسان را در این مسیر پیش میبرد و به تعالی میرساند. از مهمترین این اعمال احسان به معنای نیکی به دیگران است که در اشکال و مصادیق گوناگونی انجام گرفته و تحقق مییابد.(نحل، آیه 30؛ زمر، آیه 10) از مصادیق احسان و عمل صالح،پرداخت حقوق مالی از جمله زکات و صدقه به دیگران است.(اعراف، آیه 156) اعمال صالح و نیک آدمی را در مسیر کمال قرار میدهد و جامعه را در سطح عالی از همدلی و همکاری و تعاون در نیکی و کارهای خیر نگه میدارد. اینگونه است که سعادت در زندگی دنیوی نیز تحقق مییابد و آسایش و آرامش همگانی در جامعه قرآنی به دست میآید.
بازگشت و توبه به مسیر حق پس از هر گونه خطا و اشتباه در فکر و عمل از جمله اموری است که خداوند بر آن تاکید دارد؛ زیرا برخی از انسانها اگر مرتکب اشتباه و گناهی شدند که به شخص خود یا دیگران آسیب میرساند از خطای خود باز نمیگردند و جامعه را به سوی نابهنجاری سوق میدهند و سعادت آنان را با خطر مواجه میکنند.
امکان توبه و انجام آن از سوی خطاکاران موجب میشود تا فرصت مجددی برای شخص خطاکار و جامعه فراهم آید تا سعادت جمعی را در دنیا تجربه کنند. بنابراین، نقش توبه در عملکردهای اجتماعی انسان بسیار مهم و اساسی است؛ زیرا توبه به معنای بازگشت به مقررات و قوانینی است که سبک خاص زندگی را تضمین میکند و سعادت را به ارمغان میآورد. هر کسی در جامعه خطایی مرتکب شود امکان بازگشت و توبه را دارد تا سعادت فردی و جمعی تضمین شود.(اعراف، آیه 156)
البته در این میان نمیتوان از مسئله کلیدی امیدواری غافل ماند؛ زیرا آنچه موتورمحرکه تلاشهای انسانی است، امید به تحقق آیندهای خوب و مطلوب است. اگر کسی بر این باور باشد که جامعه هرگز سعادت را در دنیا تجربه نخواهد کرد، هیچ تلاشی را برای بهبود وضعیت موجود انجام نمیدهد و جامعه از پویایی و حرکت و اصلاح باز میایستد. از این رو خداوند امیدواری را عامل بسیار مهم در سبک زندگی اسلامی بر شمرده و بر آن تاکید کرده است. این امیدواری در قالب دعا و تضرع در جامعه اسلامی به نمایش گذاشته میشود(بقره، آیات 201 و 202؛ نحل، آیه 30) و هر انسان مومنی در خواستههای خود با خدا ضمن عزم بر انجام کارها و توکل میکوشد تا همواره ارتباط خود را با خدا حفظ کند و تحقق سعادت در دنیا و آخرت را از او بخواهد، زیرا بر این باور است که خداوند پروردگار جهانیان است و همه چیز را مدیریت میکند و این مشیت اوست که هر چه رقم خورد همان تحقق مییابد و اینکه مشیت او در اختیار اوست و کتاب سرنوشت را اوست که مینویسد و اصلاح و تغییر میدهد.